چرا دیگه سخت دوست پیدا می‌کنم؟

یه روز از کنار کافه رد می‌شی، یه میز کنار پیاده‌رو، چندتا آدم که از ته دل می‌خندن…
یه لحظه مکث می‌کنی. یه حسی از ته دلت میاد بالا. یه حس دورافتادگی.
و شاید با خودت بگی:
«من چرا اینجوری نیستم؟»

واقعیت اینه که خیلیامون با اینکه همه‌چی “خوبه”، بازم تنهاییم.
یه شغل داریم، یه رابطه‌ی نصفه‌نیمه، یه زندگی روتین…
ولی اون دوستی‌هایی که یه زمانی دلمون گرمشون بود، دیگه نیستن.

شاید چون
بزرگ شدیم…
عوض شدیم…
رفتیم…
یا فقط خیلی خسته‌ایم که حتی حوصله‌ی زنگ زدن نداریم.

بچه که بودیم، دوستی آسون بود.
یه توپ می‌نداختی وسط کوچه، یه رفیق جدید پیدا می‌کردی.
ولی حالا؟ انگار باید وقت آزاد، انرژی، اعتماد، و کلی شجاعت داشته باشی که فقط یه “سلام، خوبی؟” بفرستی.

کرونا هم کمک نکرد.
خیلی‌هامون عقب نشستیم، منزوی‌تر شدیم، حباب‌مون کوچیک‌تر شد.
و بعدش، توی اینستاگرام، دیدیم همه با همه صمیمی‌ان… جز ما.

اما واقعیت اینه که خیلی از آدم‌هایی که می‌بینی تنها نیستن،
تنها هستن.
و فقط مثل تو، منتظر یه نفر دیگه‌ان که پیش‌قدم شه.


حالا چی کار کنیم؟

  • رابطه‌ی کوچیک رو دست‌کم نگیر.
    سلام کردن به باریستا، حرف زدن با اون همکار ساکت، احوال‌پرسی با همسایه…
    همین‌ها گاهی می‌شن شروع یه رفاقت واقعی.

  • تو زنگ بزن. تو دعوت کن.
    منتظر نباش.
    شاید اونا هم دقیقاً دارن همین فکر رو درباره‌ی تو می‌کنن.

  • راستشو بگو.
    بگو که دلت تنگ شده. بگو که احساس دوری می‌کنی.
    اگه بتونی آسیب‌پذیر باشی، اون‌ور خط هم شاید دلش باز شه.


آخرش هم این سؤال رو از خودت بپرس:
«آخرین باری که خودم برای یه دوستی قدم برداشتم، کی بود؟»

اگه خواستی، یه پیام ساده بفرست…
شاید از همین‌جا همه‌چی شروع شه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *